iranwif |فدراسیون صنعت آب ایران

کد خبر: ۱۱
امير منصور عطايي: «افتخار من اين است كه ۲۰ ميليون نفر از مردم كشورم تحت پوشش تصفيه‌خانه‌های ساخته شده يا درحال احداث شركت ما قرار دارند و از آب سالم استفاده مي‌كنند.»
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۳ - 18 November 2016
«امیرمنصور عطایی» عضو هیئت مدیره «فدراسیون صنعت آب ایران» است. او که بنیانگذار شرکت مهندسی «زلال‌ایران» است و در کارنامه‌اش ساخت «تصفیه‌خانه آب سنگین اراک» را جای داده اینک در این تشکل غیرانتفاعی تلاش دارد تا با سایر ذی‌نفعان صنعت آب صدای واحد این عرصه را شکل دهند.  آنچه در ادامه مي‌خوانید گزارشی است که ماهنامه «آینده‌نگر» در شماره پنجاهم خود از او و فعالیتش منتشر کرده‌است.  آنچه مي‌خوانید حاصل گفتگویی است که در دفتر کار او انجام شده است دفتر کاری که نویسنده گزارش آن را به یک گالری هنری تشبیه کرده‌است . برای آشنایی با این عضو هیئت مدیره فدراسیون صنعت آب ایران این مطلب اینجا بازنشر شده‌است. 

اميرمنصــور عطايي متولد ۱۳۳۴ در يكي از روســتاهای طالقــان و در خانوادهای فرهنگي است؛ پدرش جزو اولين فارغ‌التحصيلان دانشكده ادبيات دانشگاه تهران بود و در روزنامه‌های اطلاعات و كيهان كار مي‌كرد و آخرين مســئوليتش سرپرستي روزنامه كيهان در استان گيلان بود؛ پدری كه مي‌گويد نقش پررنگي در زندگياش داشته است.

 «پدرم در نوجواني‌ام زماني كه دبيرستان ميرفتم فوت كرد. او جزو روزنامهنگاران خيلي فعال و ذاتا رفرميست بود؛ اعتقاد داشت كه با اصلاحات ميشود همهچيز را درست كرد. او روحيه بسيار جستوجوگری داشت و البته خيلي اجتماعي بود. اخلاق پدرم تاثير بسياری در زندگيام داشته است، او يادم داد كه آدمي باشم كه هميشه به دنبال تعامل با محيط پيرامونم باشم و در هرحال به هيچچيز صفر و صدي نگاه نكنم بلكه يك طيف وسيعي را ببينم و برای پيدا كردن علت هرچيزی جستوجوگر باشم.»


امیرمنصور عطایی

 او تحصيل كرده و فارغ التحصيل رشته مهندسي متالوژی است؛ دبستان را در رامسر و تهران و دبيرســتان را در مدرسه شاهپور رشت و مدرسه هدف ۳ تهران گذراند و بعد از گرفتن ديپلم در آزمون دانشــگاه قبول شد و به دانشكده فني دانشگاه تهران رفت و مهندسي متالورژی خواند.
 « سال ۵۲ وارد دانشگاه تهران شدم يعني ۴۳ سال پيش. چون پــدر فوت كرده بودند و من فرزند بزرگ خانوادهام، در كنار تحصيل كار هم ميكردم و در اين بين به صورت اتفاقي با ”شركت مهندسي بهداشت و محيط انساني" آشنا شدم كه در زمينه آب و فاضلاب فعال بود و زندگي‌ام به كلي وارد حوزه جديدی شــد. ابتدا به عنوان نقشهكش استخدام شدم ولي بعد از مدتي آچارفرانسه شركت شده بودم و كارهای مختلفي مثل نصب، سركشــي پروژهها و... را انجام ميدادم، يادم هست كه با ساعتي ۷ تومان مشغول كار شده بودم و حداقل ماهي ۷۰۰ تومان حقوق ميگرفتم.« اميرمنصور عطايي تا ســال ۱۳۵۶ و روزهای آغاز انقلاب در اين شركت كار كرد ولي بعد به شركت شونر رفت كه انشعابي از شركت قبلياش بود و در آنجا مشغول به كار شد، شركتي كه مدتي بعد با شركت ديگری با عنوان زاليون ادغام شد؛ اين شركت جديد در سال ۱۳۵۸ موفق شد پروژه احداث فاضلاب قيطريه و زرگنده را برعهده بگيرد. او مدير اين پروژه شد ولي طولي نكشيد كه به دليل شروع جنگ و رفتن به سربازی از اين شركت خارج شد. » 

جنگ بود و من و برادرم داوطلب شديم برای رفتن به جبهه و البته همزمان با دوران سربازي‌امان هم بود، اخوی در مركز پياده شيراز افتاد و به بعد جبهه رفت و حتي جانباز ۳۰ درصد شــد ولي من را باتوجه به ايــن كه وزارت دفاع نياز به ۵ نفر مهندس متالوژی داشت به تهران و صنايع دفاع فرستادند و در كارخانه صفر يك مهمات سازی پاسداران مامور به خدمت شدم البته همزمان به محل كار قبلي هم برگشتم و مدير دفتر فني شركت زاليون شدم با ۱۸ هزار تومان حقوق، روزهای پر كار و سختي بود، شب تا صبح در ارتش و كارخانه وابسته به آن ها بودم و صبح هم به شركت مي رفتم و فكر كنم روزانه بيشتر از ۳، ۴ ساعت خواب نداشتم. خلاصه زندگي به همين روش ادامه پيدا كرد تا اينكه سال۶۱ سربازی ام تمام شد و همزمان با آن تصميم گرفتم با كمك برادر و يكي از همكارانم شركت جديدی را تاسيس كنيم.
» ۱۷ تيرماه ســال ۱۳۶۳ يعني ۳۲ ســال پيش روزی بود كه شركت  «زلال ايران» با
مجموع ۵ نيرو و در دفتر كوچكي در خيابان بخارســت راه‌اندازی شد. آنها كارشان را با پروژههای كوچك در حد طرح دادن برای مجوزهای محيط زيســتي و پروژههای خرد شــروع كردند و بعد نيازهای كشــور در مناطق جنگي و جنوبي كشور باعث شد وارد پروژههای بزرگتری همچون كشــت و صنعت هفتتپه و ساخت و تامين دستگاههای تصفيه آب ســيار برای جبهه و مناطق جنگي شوند. »

آن زمان بهزاد نبوی وزير صنايع سنگين بود و ارتش و سپاه نياز به دستگاه‌های تصفيه سيار داشتند كه پروژه ساخت آنها را شركت ما برعهده گرفت. من نمونه اين دستگاه‌ها را در دوران آموزشي خدمتم در پادگان بروجرد ديده بودم و با عملكرد آنها آشــنايي داشتم،‌ پس اعلام كردم توانايي ساختشان را داريم و كارگاهي در جاده قديم كرج راه‌اندازی كرديم؛ اين دســتگاه‌های تصفيه روی چهارچرخ‌هايي بود و برای تامين و تصفيه آب آنها را كنار رودخانه های استان خوزستان )مناطق جنگي) مي‌بردند، آب رودخانه با شيلنگ و پمپ وارد دستگاه مي‌شد و تصفيه صورت مي‌گرفت تا سربازان آب سالم مصرف كنند.
« با پايان جنگ تحميلي و انتخاب بيژن زنگنه )پيش از آن از فرماندهان جهاد سازندگي در جبهه بود) به عنوان وزير در دولت حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني، تحولات مهمي در اين وزارتخانه رخ داد كه يكي از آنها واگذاری بخشي از كارها و پروژهها به شركتهای داخلي بود و تاثير بسياری در رشد شركتهای ايراني از جمله زلال ايران داشت. »تا قبل از آن تمام سيستمهای تصفيه آب و فاضلاب شهرها توسط شركتهای خارجي صورت مي‌گرفت و حداكثر سهم شركتهای داخلي و پيمانكاران ايراني در اين پروژهها ساخت تجهيزات فلزی، نصب و ساخت بخشهای ساختمان بود. ولي خب مهندس زنگنه تفكر توســعه و رشد شركتهای داخلي را در ذهن داشــت و معتقد بود بايد كاری كرد كه شركتهای ايراني در طول چند سال تا جايي رشد كنند كه بتوانيم به خودكفايي برسيم، به همين دليل به مشاركت شــركتهای داخلي و خارجي در پروژهها فكر ميكرد و با همين نگاه هم بود كه در قرارداد پروژه تصفيهخانه شهر رشت كه با يك شركت اتريشي ) AEE( بسته شده بود تغييراتي ايجاد شد و آنها را موظف كردند بخشي از كار در حوزه نصب و ساخت بخشي تجهيزات را به ما واگذار كنند. يادم هست معاون آقای زنگنه طرف شركت اتريشي و من را خواست و جلسهای گذاشت و در آن جلسه از من پرسيد چند درصد پروژه را شما ميتوانيد انجام دهيد كه با كمي جسارت گفتم ۴۰ درصد و اينگونه ما به عنوان subcontractor )پيمانكار دوم و فرعي( وارد پروژه تصفيه‌خانه رشت شديم و سال ۷۴-۷۵ كار به اتمام رسيد. 

« بعد از موفقيت در انجام اين پروژه شركت زلال ايران حضور فعالي در پروژههای آب و فاضلاب شــهری پيدا كرد و كارهايي همچون طراحي و اجرای تصفيه خانه های آب اصفهان و سقز،تصفيه‌خانه‌های فاضلاب شهركرد، بندرعباس، شيراز و شمال اصفهان و... را با مشاركت آن شركت اتريشي و ديگر شركت‌های خارجي انجام داد. ولي به مرور زمان و طي چند ســال نقش شركتهاي خارجي در پروژهها كمتر و كمتر شد تا اينكه كارها به صورت كلي توسط شركت زلال ايران انجام شد. » 

تقريبا از نيمه دوم دهه ۷۰ ديگر ما به اتريشيها كاری نداشتيم و به خودكفايي رسيده بوديم و همين شد كه شركتهای خارجــي صحنه فعاليت در حوزه صنعت آب و فاضلاب ايران را ترک كردند و در عوض شركت‌های ايراني ديگری شكل گرفتند و البته همين موضوع باعث به وجود آمدن رقابت سخت بين شركت‌های ايراني برای گرفتن پروژه‌ها شده بود و حتي شاهد بوديم شركتها برای گرفتن كار ارقام غيرواقعي و پايين پيشنهاد مي‌دادند. اين شد كه ما تصميم گرفتيم كار خود را توســعه دهيم و به حوزه نفت و پتروشيمي هم وارد شويم و مسئوليتهای ساخت تجهيزات آب و فاضلاب پروژههای اين حوزه‌ها را هم برعهده بگيريم. نيمه دوم دهه ۷۰ بود كه ما وارد اين پروژهها شــديم. تــازه دولت اصلاحات و آقای خاتمي روی كار آمده بودند و همزمان آقای زنگنه هم از وزارت نيرو به وزارت نفت رفته بود و انتظار داشتيم كه همان تحولات مثبت در اين وزارتخانه هم رخ دهد.« نخستين پروژهای كه شركت زلال ايران در حوزه نفت و پتروشيميدر آن حضور پيدا كرد پتروشيمي اروميه بود كه با موفقيت به پايان رسيد و پس از آن در پروژههای ديگری همچون فجر يك و دو ) درمنطقه آزاد پتروشيمي واقع درماهشهر( و فازهای ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۹، ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبي هم نقش گرفت و بخش‌هايي از پروژه ها را انجام داد. 

مهندس عطائي خود درباره آن سالها اينگونه مي‌گويد: »در بخش ساخت تجهيزات آب و فاضلاب پروژه‌های پتروشيمي و حوزه نفت، تا پيش از حضور شركتهايي همچون ما اين خارجيها بودند كه حرف اصلي را ميزدند و كارها را انجام ميدادند. ولي با حضور شركتهايي مانند ما كمكم اين حضور همچون حوزه نيرو كمرنگ شــد و حالا تقريبا به صفر رسيده است. فراموش نميكنم، مثلا در پروژه فجر دو در پتروشيمي ماهشهر كه واقعا كار بسيار بزرگي بود ما در ابتدا با يك شركت فرانسوی و به صورت مشترک كار را برداشتيم. سال ۱۳۸۴ و در آخرين روزهای كاری دولت اصلاحات بود كه اين قرارداد امضا شد، ولي خوب بعد باتوجه به تغيير دولت و روی كار آمدن دولت آقای احمدینژاد و مشكلات تحريمها و... شركت فرانسوی اعلام انصراف كرد ولي ما كوتاه نيامديم، جنگيديم و كار را خودمان در دست گرفتيم. حتي خسارتي از بودجه خودمان به طرف فرانسوی پرداخت كرديم و كار را ۴۲ ماهه تحويل داديم كه يك اتفاق بزرگ در حوزه مهندسي بود. با اتمام كار، رئيس شركت فرانسوی را به ايران دعوت كردم تا از پروژه بازديد كند. واقعا تعجب كرده بود و به ما تاييديه داد و گفت شما با دستهای بسته مسيری را شنا كرديد و به ساحل رسيديد كه ما با دستهای باز شنا ميكنيم.
« دركناراجرای پروژه‌های نفت وپتروشيمي شركت زلال ايران دراواخر دهه۷۰با سازمان
انرژی اتمي هم فعاليت‌هايي را شروع كرد و مسئوليت اجرا و ساخت پروژه تصفيه‌خانه‌های آب، رآكتور آب سنگين اراک و ساخت مخازني برای نيروگاه هسته‌ای نطنز را هم برعهده گرفت. او درباره اين پروژه‌ها و ماجراهای بعدی آنها اينگونه توضيح ميدهد: « انجام اين پروژهها را كه در دولت آقای هاشمي به ما پيشنهاد شد جزو افتخارات شركتمان ميدانيم، اگرچه مشــكلاتي را برای ما به وجود آورد و باعث شد نام شركت ما در فهرست تحريم‌ها قرار بگيرد. شركت زلال ايران برای اجرای صحيح اين پروژه‌ها كه در كشور برای نخستين بار صورت مي‌گرفت و از حساسيت بسيار بالايي برخوردار بود تشويق‌نامه‌هايي از مسئولان عالي كشور دريافت كرد ولي مشكل از زماني پيش آمد كه مقامات دولتي برای شفافسازی كارهايي كه در حوزه انرژی هسته‌ا‌ی انجام شده است نام شركت‌های فعال و مجری كارها را به نهادهای بين‌المللي تحويل دادند و بعد با افزايش تحريمها و انتشار ليست وزارت خزانه‌داری آمريكا در سال ۲۰۱۰ نام شركت ما وارد ليست تحريمها شد كه همچنان هم با وجود اجرايي شدن برجام و برداشته شدن بخشي از تحريمها به دليل شرايط ويژه آب سنگين اراک نام ما در اين ليست باقي مانده است؛ اتفاقي كه باعث شده در بسياری از قراردادهای بينالمللي با چالشهايي مواجه شويم. حتي ما برای خروج از فهرست شكايت بينالمللي و
۱۲۰هزار دلار هزينه كرديم ولي به نتيجه نرسيديم.« شركت زلال ايران حالا با گذشت بيش از ۳۲ سال از فعاليتش به يكي از مهمترين و
بزرگترين شركتهای فعال طراحي و اجرای پروژههای صنعت آب و فاضلاب كشور در حوزههای مختلف تبديل شــده است، شركتي كه با ۵ نفر كار خود را شروع كرد و حالا با داشتن سه شركت زيرمجموعه به گفته مهندس عطايي ۴۰۰ نيروی متخصص در آن
مشغول كار هستند و گردش مالي ساليانه آن حدود ۵۰ ميليون دلار است. در حال حاضر مهمترين پروژه‌های داخلي شرک زلال ايران ساخت تصفيهخانه آب شهر كرمان و بافق، تصفيهخانه و آبشيرينكنهای پروژه پتروپالايش كنگان، تصفيه‌خانه فاضلاب شهرک صدرا و تصفيه‌خانه آب پالايشگاه بيدبلند است. علاوه بر اين پروژه‌های داخلي، آنها در كشورهای منطقه نيز پروژههايي را انجام ميدهند كه از آن جمله مي‌توان به پروژه ســاخت تصفيه‌خانه آب الفجر استان ذیقار عراق اشاره كرد كه سال ۲۰۱۴ به پايان رسيده است، يا ساخت ۲۰۰ واحد مسكوني در استان الاماره برای كاركنان مجلس كه همچنان در حال اجراست.
 امير منصور عطايي ميگويد: «افتخار من اين است كه ۲۰ ميليون نفر از مردم كشورم تحت پوشش تصفيه‌خانه‌های ساخته شده يا درحال احداث شركت ما قرار دارند و از آب سالم استفاده مي‌كنند.»

 مهندس عطايي مي‌گويد كه برای او در زندگي هميشه ساختن كشور و توليد محصولات و تجهيزات در داخل كشور، اجرای پروژه های منتخب ، استفاده از توان فني و مهندسي نيروهای متخصص داخلي بزرگترين هدفگذاری و ارزش بوده است.

*منبع :  شماره ۵۰ ماهنامه آینده‌نگر مرداد۱۳۹۵
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: