اصلاح الگوی کشت مصرف آب در بخش کشاورزی را تعدیل میکند؟
- شناسه خبر: 31191
- تاریخ و زمان ارسال: ۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۲
- بازدید : 14
- نویسنده: سمیه رضاخانی
خشکسالی و کمآبی، تغییر اقلیم، کاهش کیفیت خاک و ضرورتها در مورد حفظ امنیت غذایی کشور، باعث شد طرح اصلاح الگوی کشت در نهایت پس از سالها بحث و بررسی در مهر 1401 رونمایی و سپس برای اجرا به استانها ابلاغ شود. حالا با گذشت دو سال، مجریان و کارشناسان معتقدند سازوکار لازم برای اجرایی شدن آن هنوز شکل نگرفته است.
این طرح به طور خلاصه و روی کاغذ، برنامهای است که به کشاورزان توصیه میکند کدام محصول را در چه زمان و مکانی و به چه میزان کشت کنند؛ محصولاتی که معمولاً کمآببر و اساسی هستند.
عمل به الگوی کشت اجباری است؟
هرچند برخی از مسئولان و کارشناسان، از الزام دستگاههای اجرایی برای تحقق الگوی کشت سخن میگویند و تاکید میکنند که این طرح ضمانت اجرا دارد، اما در واقعیت پایبندی کشاوزران به الگوی تعریفشده اجباری نیست و بیشتر جنبه تشویقی و توصیهای دارد، البته تخصیص نهادههای یارانهای به زمینهای کشاورزی بهنوعی به این الگو گره خورده که این موضوع نیز کار را تا حدودی پیچیده کرده است.
گروهی از کارشناسان، دو چالش مهم در این زمینه را «کمبود بودجه» و «عدم همراهی کشاورزان» به شمار میآورند.
کمبود بودجه و فقدان دادههای دقیق آماری
مهدی شادکام، کارشناس مسئول الگوی کشت استان بوشهر تاکید میکند این طرح همچنان در مرحله آزمون و خطا قرار دارد و کمبود بودجه مانع از شکلگیری سازوکار دقیقی برای اجرای آن شده است.
به گفته او، طرح الگوی کشت پس از مدتی اجرا در چند استان در قالب پایلوت، از حدود دو سال پیش به صورت کشوری ابلاغ شد، در حالی که از دههها پیش بحث تعریف و اجرای آن در میان بود.
شادکام توضیح میدهد: «هم مقامات سیاسی و هم متخصصان تاکید میکنند که به دلیل محدودیت منابع آبی، تغییر اقلیم، خشکسالی و اهمیت امنیت غذایی در کشور، اجرای صحیح و کامل طرح الگوی کشت ضروری است. بر همین اساس، بر اجرای آن در اسناد بالادستی نیز تاکید شده اما در عمل، اعتبارات و نیروی انسانی لازم برای اجرای کامل آن وجود ندارد.». او نتیجه چنین شرایطی را فقدان دادههای دقیق و مستند پایه و ضروری برای تحقق طرح میداند و اضافه میکند: «اکنون اطلاعات دقیقی از وسعت زمینهای کشاورزی که در هر استان زیر کشت میروند وجود ندارد و حتی برخی از دادهها متناقض است. در واقع، اکنون، سامانهای به نام پهنهبندی طراحی شده است که کارشناسان، سطوح زیر کشت را در آن ثبت میکنند، اما عددی در نهایت به دست میآید که گاهی با واقعیت منطبق نیست.»
به گفته شادکام، در چنین شرایطی ممکن است سطوح زیر کشت ثبتشده در سال جاری، با سالهای قبل یا بعد تفاوت داشته باشد؛ در حالی که این عدد میتواند کمتر یا بیشتر از واقعیت نیز باشد.
وابستگی یارانههای کشاورزی به الگوی کشت
شادکام یکی از دلایل این شرایط را ارتباط میان یارانههای کشاورزی با الگوی کشت میداند و توضیح میدهد: «اکنون نهادههای کشاورزی از جمله سوختی که در قالب یارانه در اختیار کشاورزان قرار میگیرد، وابستگی مستقیمی به وسعت سطوح زیر کشت دارد. در نتیجه ممکن است کشاورزان آنها مساحتی بیشتر از واقعیت را اظهار کنند تا یارانه تخصیصیافته افزایش یابد.»
شادکام ادامه میدهد: «کارشناسان در تلاش هستند دادهها را در این زمینه واقعی کنند تا زیرساخت اطلاعاتی شکل بگیرد. در ادامه قرار است برنامههایی برای تعدیل سطوح کشت یا افزایش بهرهوری منابع تولید مانند آب، خاک و نهادهها تعریف شود. در این صورت است که میتوان در ازای هر متر مربع آب، محصول بیشتری تولید کرد.»
همراه نبودن کشاورزان با طرح الگوی کشت یکی دیگر از چالشهایی است که کارشناسان و مجریان طرح الگوی کشت به آن اشاره میکنند.آنها بر لزوم تعریف نظامی مبتنی بر تشویق و محرومیت برای ترغیب ذینفعان تاکید میکنند.
در همین زمینه، اخیراً سازمان جهاد کشاورزی قزوین بر اجرای دقیق الگوی کشت تاکید کرده و گفته است متخلفان از خدمات کشاورزی محروم میشوند. در حالی که بر اساس این طرح قرار بوده کشت «کاهو» در قزوین محدود شود، آنچه در عمل اتفاق افتاده افزایش کاشت آن در برخی از شهرستانهای استان بوده است.
قابل پیشبینی بود!
در شرایطی این طرح درگیر چنین چالشهایی شده است که بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد بروز آنها از ابتدا قابل پیشبینی بوده است. بر اساس این گزارش که در آبان 1401 حدود یک ماه پس از رونمایی از سند منتشر شده است، تغییر رفتار کشاورزان، بدون اطمینان از جبران منافع اقتصادی ممکن نیست. در واقع، نمیتوان بهراحتی آنها را به کشت محصولات اساسی با تبعیت از الگوی کشت ترغیب کرد؛ زیرا معمولاً محصولاتی که ارزشافزوده بیشتری دارند و غیراساسی نیز محسوب میشوند، سود بیشتری برای کشاورزان رقم میزنند. این در حالی است که طرحهای اعلامی از سوی وزارت جهاد کشاورزی از جمله اعطای یارانهها و تسهیلات، کمکهای فنی و اعتباری و حمایتهای بیمهای از محصولات اساسی، نهتنها ضامن موفقیت طرح نیستند که چهبسا آن را از مسیر اصلی خود منحرف کنند.
در واقع این مشوقها بهتنهایی موثر نیستند و تغییر رفتار کشاورزان، نیازمند تدوین برنامهای جامع مشتمل بر توانمندسازی آنها، ایجاد اشتغال مکمل در بخش غیرکشاورزی، آموزش مهارتهای نوین، سرمایهگذاری خطرپذیر و تضمین کاهشنیافتن درآمد در نتیجه تغییر الگوی کشت است.
برخی از کارشناسان و مسئولان دولتی نیز معتقدند عدم پرداخت بهموقع مطالبات کشاورزان برای کشت بعضی از محصولات اساسی چون کلزا، عامل بازدارندهای در اجرای طرح الگوی کشت است؛ در نتیجه تغییر این رویه میتواند آنها را به همراهی با طرح ترغیب کند.
تردیدی نیست که با وجود چالشهای جدی در حوزه تامین آب و نگرانیها بابت امنیت غذایی، اصلاح الگوی کشت در کشور ضروری است و این موضوع به بررسیهای کارشناسی دقیقتری نیاز دارد.
تجارت نیوز
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد