مصرف دوبرابری آبهای تجدیدپذیر در کشور و تشدید محدودیتهای آبی
- شناسه خبر: 31392
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
- نویسنده: سمیه رضاخانی
فشار شدید به آبهای زیرزمینی در اغلب استانهای کشور خصوصا در نقاط تمرکز جمعیتی، موجب شده است تا این منابع در آستانه نابودی قرار گیرند. این برداشتهای بیش از اندازه و ناصحیح از منابع آب زیرزمینی تبعات گاه جبران ناپذیری به همراه دارد.
اغلب نقاط کشور از لحاظ جغرافیایی، در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده است و کم آبی یک واقعیت سرزمینی ایران است. متوسط بارندگی در ایران، یک سوم متوسط میزان بارندگی جهان و در گذشته و در حدود 250 میلیمتر در سال بوده است که در سالهای اخیر به حدود 200 میلیمتر در سال کاهش یافته است. این کاهش به احتمال بسیار زیاد به دلیل پدیده تغییر اقلیم است و ما ناچار به سازگاری خود با این شرایط جدید هستیم.
بیش از 70 درصد از نزولات آسمانی در همان ابتدا از طریق تبخیر از دسترس خارج میشود. کشورمان با دارا بودن یک درصد از جمعیت جهان و یک درصد از مساحت کره زمین فقط 0.36 درصد از کل منابع آب تجدید شونده را در اختیار دارد که این میزان حاکی از قرار گرفتن در مرز بحران و تنشهای جدی است. آب تجدیدپذیر آبی است که در حوزه زمانی معین از طریق چرخههای هیدرولوژیک یک منطقه تجدید میشود و شامل نهرها، مخازن و سفرههای آب ناشی از نزولات آسمانی، روانآبها و آبهای زیرزمینی شارژشده است و گاه آبهای ورودی از کشورهای همسایه نیز آب تجدیدپذیر منظور میشود.
برخی دورههای به نسبت پربارش (نظیر ماههای نخست سال 98) دائمی نیست و وضعیت میانگین بارش در ایران عمدتا کم آبی است و علاوه بر آن، اصلیترین منابع تامین کننده نیازهای ما، یعنی منابع آب زیرزمینی، هنوز هم با کسری شدید مواجهاند. از این رو ما به جد نیازمند تغییر روشهای ناصحیح مصرف و سازگاری با کم آبی هستیم.
نکته اینکه به طور طبیعی در هر سال بخشی از بارندگی به زمین نفوذ کرده و منجر به تغذیه آبهای زیرزمینی میشود. متناسب با این میزان از آب نفوذ کرده از طریق چشمههای طبیعی و یا قنوات آب مازاد نگهداشت زمین از خاک سربرآمده و موجب حیات بخشی به دشتها میشود، اما امروزه شاهد خشک شدن چشمهها و قناتها هستیم و علت آن را باید در اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی با حفر چاههای بی شمار که با از بین رفتن تعادل آبهای ورودی و خروجی، افت سطح آب، فرونشست زمین و در نهایت خطر نابودی آبخوانها همراه است، جستجو کرد.
فشار شدید به آبهای زیرزمینی در اغلب استانهای کشور خصوصا در نقاط تمرکز جمعیتی، موجب شده است تا این منابع در آستانه نابودی قرار گیرند. این برداشتهای بیش از اندازه و ناصحیح از منابع آب زیرزمینی تبعات گاه جبران ناپذیری به همراه دارد.
فلات مرکزی با دارا بودن 60 درصد جمعیت کشور فقط از 10 درصد آب تجدیدپذیر کشور برخوردار است و حجم آب تجدیدناپذیر فلات مرکزی برابر با 300 میلیارد مترمکعب تخمین زده شده بود که تا امروز 150 میلیارد مترمکعب از این منابع مصرف شده است.
“عیسی بزرگزاده” سخنگوی صنعت آب کشور در این رابطه با بیان اینکه هماکنون حجم منابع آب تجدیدپذیر کشور برابر با 103 میلیارد مترمکعب است،اظهار داشت: در چنین شرایطی مجاز به مصرف 40 درصد (بیش از 40 میلیون مترمکعب) از این منابع هستیم این درحالی است که میزان مصرف بخشهای مختلف کشور از منابع آب تجدیدپذیر بیش از دو برابر یعنی حدود 94 میلیارد مترمکعب است.
نکته مهم این است که فلات مرکزی ظرفیت بارگذاری این حجم از جمعیت را ندارد، به دلیل تراکم جمعیت و گسترش کشاورزی و توسعه صنایع در این محدوده، برداشت منابع آب تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر به شدت افزایش یافته است.
خشک شدن چشمهها، قنوات، چاهها، رودخانهها و تالابها، از دست دان منابعی که بخش بزرگی از نیاز آبی ما را تامین میکنند، خشک شدن باغات و مزارع، بلا استفاده ماندن شبکههای آب و فاضلاب که آب زیرزمینی در آن جریان دارد، افت کیفی منابع آب زیرزمینی، مهاجرت مردم و حاشیه نشینی در اطراف شهرهای بزرگ، به خطر افتادن امنیت غذایی و نشست زمین و از بین رفتن سفرههای آب زیرزمینی از جمله اثرات منفی و تبعات اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی در کشور است.
نکته اینکه یکی از تبعات ناشی از فشار شدید بر آبهای زیرزمینی علاوه بر خالی شدن سرزمین از منابع ابی قابل شرب، کشاورزی و تولید، پدیدهای به نام فرونشست است. در فرونشست، سطح زمین با تخریب لایههای زیرین نشست کرده و پایین میرود.
بنا بر این گزارش بر همین اساس از 609 دشت کشور 170 تا 180 دشت بر اساس قانون بودجه 1403 در کنار اجرای قوانین مربوط به تعادل بخشی آبهای زیرزمینی مشمول تعدیل پروانههای بهرهبرداری از نرخ یک تا 50 درصد شده است.
پدیده فرونشست، علاوه بر آثار زیان بار بر سازههایی که توسط بشر بر سطح زمین احداث شده، نظیر ساختمانها، سامانههای حمل و نقل و شریانهای حیاتی، موجب از بین رفتن تخلخل در لایههای آبرفتی زمین شده و آنها را نفوذ ناپذیر و ناتوان به جذب دوباره آب زیرزمینی میکند که به معنای مرگ آبخوان است!.
“محسن موسوی خوانساری” عضو هیئت مدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران با اعلام اینکه هماکنون در کشور 604 آبخوان وجود دارد، اظهار داشت: پیشبینی میشود تا سال 1420، حدود 118 آبخوان خشک شود که همه این تعداد در فلات مرکزی قرار دارد. برای مثال پیشبینی میشود آبخوانهای دشت برخوار و مهیار اصفهان تا سال 1410 خشک شوند.
میزان بیشینه نرخ فرونشست زمین به صورت سالانه در دشت تهران 250 میلیمتر، دشت مشهد 300 میلیمتر، دشت قزوین 240 میلیمتر و دشت کاشمر 300 میلیمتر به ثبت رسیده است.
این گزارش حاکی است بر اساس برنامه هفتم توسعه، 8.5 درصد جمعیت کشور به سواحل مکران منتقل شوند تا از این طریق بارگذاری جمعیت در فلات مرکزی کاهش یابد.اما بدون تردید اجرای برنامه های سازگاری با کم آبی در کشور اجتناب ناپذیر است و باید با جدیت دنبال شود.
پاون
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد